فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

نازنین دخترم فاطمه

عیدغدیر

اوصاف علی به گفتگو ممکن نیست گنجایش بحر در سبو ممکن نیست ماندم که علی را  به چه تشبیه کنم تشبیه علی جز به علی ممکن نیست       نازنین امروز عید غدیر یادت باشه قشنگم عید غدیر ، عید الله اكبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامى‏است. هیچ  روزى در طول سال، فرخنده ‏تر و مبارك‏ تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل‏ بیت نیست عیدت مبارک قشنگترینم.                                    روز عی...
9 آبان 1392

زرین دشت

خونه ی باباجون قبل از حرکت(١٨مهر)     امروز 18 مهر تصمیم گرفتیم همراه باباجون ومامان جون بریم زرین دشت. جایی که آسمان آبی اش همانند تو پاک رودخانه اش مانند تو زلال و باغ هایش مثل تو سرسبزه با نشاطند                         ...
18 مهر 1392

مهرت افزون پاییزت خجسته

مهرت افزون پاییزت خجسته       عسلم هوا تقریبا  پاییزی شده ، چه بوی قشنگی گرفته آسمون ، همیشه اول مهرماه حال و هوایی خاص داره ، خاطرات ماه مهر خاطره‌اي قديمي از زندگي گذشته ماست، خاطراتی پر از بوی باران، بوی پاک کن، بوی دفترهای نو،زنگ تفریح، گچ های  رنگی و تخته پاک کن و البته سادگی‌های کودکی ... منو بابا هر سال با آغاز ماه مهر و بازگشایی مدارس، به یاد خاطرات مشترکی از زمان مدرسه خودمان می افتیم. برخی از این خاطرات مشترک هستند؛ مثل خاطره ما از  کیف و کتاب‌هایمان، معلم‌هایمان، یا مداد و پاک کن و لوازم تحریرمان.  بگذار تورا هم در این خاطرات غبارگرفته م...
2 مهر 1392

سلام بر مهر

سلام بر مهر پیچکم !حالا دیگر از نوزادی  فاصله گرفته ای و هم لبخندهایت و هم گریه هات کمی بزرگونه ترشده گرمای تابستان سپری شده و جای خودش را به خنکای  پاییز داده و برگ درختان رفته رفته زردی را حس میکنند.مامان جون میگن: بچه ها در سن تو ،درمقابل سرما بسیار آسیب پذیرند وباید بیشتر مواظبت باشیم. دلم زود زود برای لبخندهایت تنگ می شود وحتی گریه های گاه بی گاهت را دوست دارم .           ...
1 مهر 1392

لالایی

  لالا لالا گل دشتی همه رفتن تو برگشتی   خداوندا تو پیرش کن زیارت ها نصیبش کن لالا لالا گل زردم نبینم داغ فرزندم خداوندا تو پیرش کن کلام الله نصیبش کن لالا لالا گلم باشی بزرگ شی همدمم باشی خداوندا تو ستاری همه خوابن،تو بیداری ب حق خواب و بیداری عزیم را نگه داری             ...
28 شهريور 1392

مسافرکوچولوی شهریور

مسافرکوچولوی شهریور کبوتر وار می آیم به آب و دانه ای دل خوش عطش دیده ، ترک خورده ، به سقا خانه ای دل خوش دلم خورشید می خواهد ، هوای گنبدت کرده دوباره برنگشته دل ، هوای مشهدت کرده     دخترعزیزم 12شهریور خانواده کوچک ما به همراه خانواده باباجون،عمه جون،عزیز و خاله محترم بابا مجتبی راهی م شهد شدیم حنانه و امیرحسن هم همبازیهای خوب تو بودند. تو این سفر که مصادف شده بود با روز دختر باباجون و مامان جون برات یه دست لباس خوشگل خریدندو ما یه جای جواهراتی و یه شرف شمس برات خریدیم تا یکسال فرشته نگهبان شرف شمس به امر خدا یاری دهنده نازنین کوچولوی ما باشه. زیارتت قبول بهشت من!   &nb...
16 شهريور 1392

پدربزرگ خوبم

 پدربزرگ خوبم همیشه مهربونه وقتی که پیشم باشه برام کتاب می خونه   مادربزرگ نازم خیلی برام عزیزه هر چی غذا می پزه خوشمزه و لذیذه   وقتی با اونها باشم غصه و غم ندارم دنیا برام قشنگه هیچ چیزی کم ندارم         ...
16 شهريور 1392