فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

نازنین دخترم فاطمه

مادر دوست داشتني عروسكها

مادر دوست داشتني عروسكها!   آغوش تو ناز بالش هزار رویای ندیده ی من   و لالايي ات، آرامش وجودم   من در هواي بودن تو نفس مي كشم   من با ديدن روي ماه تو   ستاره مي شوم و مي درخشم   عروسكم!   فراتر از هر آنچه كه من، بابا،  و عروسكهايت را دوست داري   دوستت دارم          ...
29 مرداد 1393

دربند

امشب شب عیدفطره به همراه بابا سه تایی رفتیم دربند. وافطار انجا بودیم. لحظات نابی بود،خیلی خوش گذشت.           ...
29 مرداد 1393

دختر قشنگ مامان!

وابستگي ات را مثل نخي به پايم بسته اي و مرا مثل بادبادكهاي سرگردان دنبال خود مي كشاني به طوري كه   از بعضي تصميم هاي سرنوشت ساز زندگيم دست كشيده ام و با تو بودن را انتخاب كرده ام.   چشمهايم را مي بندم   زمان را متوقف مي كنم    مسافتها را از بين مي برم و تو را در آغوش مي گيرم    دلم براي در آغوش گرفتنت تنگ شده است   در آغوشت كه مي گيرم    آن قدر آرام مي شوم   كه حتي فراموش ميكنم بايد نفس بكشم    ...
30 تير 1393